English    Türkçe    فارسی   

2
1899-1908

  • خر گریزد از خداوند از خری ** صاحبش در پی ز نیکو گوهری‏
  • The ass flees from his master because of asininity; his owner (runs) after (him) because of good-nature.
  • نه از پی سود و زیان می‏جویدش ** لیک تا در گرگش ندرد یا ددش‏ 1900
  • He seeks him, not on account of profit or loss, but in order that a wolf or (other) wild beast may not tear him.
  • ای خنک آن را که بیند روی تو ** یا در افتد ناگهان در کوی تو
  • Oh, happy he that espies your face or suddenly lights upon your abode.
  • ای روان پاک بستوده ترا ** چند گفتم ژاژ و بی‏هوده ترا
  • O you whom the pure spirit hath praised, how many foolish and idle words have I spoken to you!
  • ای خداوند و شهنشاه و امیر ** من نگفتم جهل من گفت آن مگیر
  • O lord and emperor and amír, I spoke not, my folly spoke: do not punish that (offence).
  • شمه‏ای زین حال اگر دانستمی ** گفتن بی‏هوده کی تانستمی‏
  • If I had known a tittle of this matter, how could I have spoken foolish words?
  • بس ثنایت گفتمی ای خوش خصال ** گر مرا یک رمز می‏گفتی ز حال‏ 1905
  • I should have spoken much praise of you, O man of good qualities, if you had given me a single hint as to the (actual) case;
  • لیک خامش کرده می‏آشوفتی ** خامشانه بر سرم می‏کوفتی‏
  • But you, keeping silence, showed perturbation and silently continued to beat me on the head.
  • شد سرم کالیوه عقل از سر بجست ** خاصه این سر را که مغزش کمتر است‏
  • My head became dizzy, the wits flew out of my head— especially as this head has (but) little brain.
  • عفو کن ای خوب روی خوب کار ** آن چه گفتم از جنون اندر گذار
  • Pardon, O man of goodly countenance and goodly behaviour: let pass that which I said in frenzy.”