English    Türkçe    فارسی   

2
396-405

  • گفت او را جمله‏ی حلوا به چند ** گفت کودک نیم دیناری و اند
  • He said to the boy, “How much is the halwá in the lump?” The boy said, “Half a dinar and some small change.”

  • گفت نه از صوفیان افزون مجو ** نیم دینارت دهم دیگر مگو
  • “Nay,” he replied; “don't ask too much from Súfís: I will give you half a dinar. Say no more.”

  • او طبق بنهاد اندر پیش شیخ ** تو ببین اسرار سر اندیش شیخ‏
  • The boy put the tray before the Shaykh. Behold (now) the mysterious secret thoughts of the Shaykh!

  • کرد اشارت با غریمان کین نوال ** نک تبرک خوش خورید این را حلال‏
  • He made a sign to the creditors (as though to say), “Look, this gift (of sweetmeat) is a present (to you): eat this gladly, it is lawful (food).”

  • چون طبق خالی شد آن کودک ستد ** گفت دینارم بده ای با خرد 400
  • When the tray was emptied, the boy took it and said, “Give me the gold, O Sage.”

  • شیخ گفتا از کجا آرم درم ** وام دارم می‏روم سوی عدم‏
  • The Shaykh said, “From where shall I get the money? I am in debt and going towards non-existence.”

  • کودک از غم زد طبق را بر زمین ** ناله و گریه بر آورد و حنین‏
  • The boy in (his) grief dashed the tray upon the ground; he raised (his voice in) lamentation and weeping and moaning.

  • می‏گریست از غبن کودک های های ** کای مرا بشکسته بودی هر دو پای‏
  • The boy was weeping with loud sobs because of the swindle, (and crying), “Would that both my legs had been broken (ere I came hither)!

  • کاشکی من گرد گلخن گشتمی ** بر در این خانقه نگذشتمی‏
  • Would that I had loitered round the bath-stove and had not passed by the door of this monastery!

  • صوفیان طبل خوار لقمه جو ** سگ دلان و همچو گربه روی شو 405
  • Lickspittle gluttonous Súfís, dogs at heart and washing their faces like cats!”