English    Türkçe    فارسی   

2
688-697

  • باز گرد از هست سوی نیستی ** طالب ربی و ربانیستی‏
  • Turn back from existence towards non-existence, (if) you seek the Lord and belong to the Lord.
  • جای دخل است این عدم از وی مرم ** جای خرج است این وجود بیش و کم‏
  • This non-existence is the place of income: do not flee from it; this existence of more and less is the place of expenditure.
  • کارگاه صنع حق چون نیستی است ** پس برون کارگه بی‏قیمتی است‏ 690
  • Since God's workshop is non-existence, in the world of (phenomenal) existence who is (to be found) except the idle?
  • یاد ده ما را سخنهای دقیق ** که ترا رحم آورد آن ای رفیق‏
  • Put into our heart subtle words which may move Thee to mercy, O Gracious One!
  • هم دعا از تو اجابت هم ز تو ** ایمنی از تو مهابت هم ز تو
  • From Thee (come) both the prayer and the answer; from Thee safety, from Thee also dread.
  • گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن ** مصلحی تو ای تو سلطان سخن‏
  • If we have spoken faultily, do Thou correct it: Thou art the Corrector, O Thou (who art the) Sultan of speech.
  • کیمیا داری که تبدیلش کنی ** گر چه جوی خون بود نیلش کنی‏
  • Thou hast the alchemy whereby Thou mayst transmute it, and though it be a river of blood, mayst make it a Nile.
  • این چنین میناگریها کار تست ** این چنین اکسیرها اسرار تست‏ 695
  • Such alchemical operations are Thy work, such elixirs are Thy secrets.
  • آب را و خاک را بر هم زدی ** ز آب و گل نقش تن آدم زدی‏
  • Thou didst beat water and earth together: from water and clay Thou didst mould the body of Adam.
  • نسبتش دادی و جفت و خال و عم ** با هزار اندیشه و شادی و غم‏
  • Thou gavest him (Man) lineage and wife and uncles, maternal and paternal, with a thousand thoughts and joys and griefs.