English    Türkçe    فارسی   

3
4338-4347

  • تا چنان نومید شد جانشان ز نور ** که روان کافران ز اهل قبور
  • Till their souls have become as hopeless of the Light as the spirits of the infidels who dwell in the tombs.
  • این شکوه بانگ آن ملعون بود ** هیبت بانگ خدایی چون بود
  • Such is the terror of the cry of that accursed one: how (great) must be the dread of the Divine cry!
  • هیبت بازست بر کبک نجیب ** مر مگس را نیست زان هیبت نصیب 4340
  • Dread of the falcon is (falling) upon the noble partridge: the fly hath no portion of that dread,
  • زانک نبود باز صیاد مگس ** عنکبوتان می مگس گیرند و بس
  • Because the falcon is not a hunter of flies: only spiders catch flies.
  • عنکبوت دیو بر چون تو ذباب ** کر و فر دارد نه بر کبک و عقاب
  • The spider, (which is) the Devil, hath dominion over flies like you, not over the partridge and the eagle.
  • بانگ دیوان گله‌بان اشقیاست ** بانگ سلطان پاسبان اولیاست
  • The cry of the devils is the drover of the damned; the cry of the Lord is the guardian of the (blessed) saints,
  • تا نیامیزد بدین دو بانگ دور ** قطره‌ای از بحر خوش با بحر شور
  • To the end that, by reason of these two cries (being) far distant (from each other), not a drop of the sweet sea may mingle with the briny sea.
  • رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را
  • How the talismanic cry came at midnight to (the ears of) the guest in the mosque.
  • بشنو اکنون قصه‌ی آن بانگ سخت ** که نرفت از جا بدان آن نیکبخت 4345
  • Now hear the tale of the terrible cry, by which that good-fortuned man was not dismayed.
  • گفت چون ترسم چو هست این طبل عید ** تا دهل ترسد که زخم او را رسید
  • He said, “How should I fear? for this is the drum of the Festival. Let the drum fear, since blows belong to it.
  • ای دهلهای تهی بی قلوب ** قسمتان از عید جان شد زخم چوب
  • O empty drums without hearts, your share in the festival of the spirit is (naught but) blows of the (drum-)stick.