English    Türkçe    فارسی   

1
1084-1093

  • اینک این دریا و این کشتی و من ** مرد کشتیبان و اهل و رایزن‌‌
  • بر سر دریا همی‌‌راند او عمد ** می‌‌نمودش آن قدر بیرون ز حد 1085
  • بود بی‌‌حد آن چمین نسبت بدو ** آن نظر که بیند آن را راست کو
  • عالمش چندان بود کش بینش است ** چشم چندین بحر هم چندینش است‌‌
  • صاحب تاویل باطل چون مگس ** وهم او بول خر و تصویر خس‌‌
  • گر مگس تاویل بگذارد به رای ** آن مگس را بخت گرداند همای‌‌
  • آن مگس نبود کش این عبرت بود ** روح او نی در خور صورت بود 1090
  • تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش‌‌
  • همچو آن خرگوش کاو بر شیر زد ** روح او کی بود اندر خورد قد
  • شیر می‌‌گفت از سر تیزی و خشم ** کز ره گوشم عدو بر بست چشم‌‌
  • مکرهای جبریانم بسته کرد ** تیغ چوبینشان تنم را خسته کرد