English    Türkçe    فارسی   

1
1089-1098

  • گر مگس تاویل بگذارد به رای ** آن مگس را بخت گرداند همای‌‌
  • آن مگس نبود کش این عبرت بود ** روح او نی در خور صورت بود 1090
  • تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش‌‌
  • همچو آن خرگوش کاو بر شیر زد ** روح او کی بود اندر خورد قد
  • شیر می‌‌گفت از سر تیزی و خشم ** کز ره گوشم عدو بر بست چشم‌‌
  • مکرهای جبریانم بسته کرد ** تیغ چوبینشان تنم را خسته کرد
  • زین سپس من نشنوم آن دمدمه ** بانگ دیوان است و غولان آن همه‌‌
  • بردران ای دل تو ایشان را مه‌‌ایست ** پوستشان بر کن کشان جز پوست نیست‌‌ 1095
  • پوست چه بود گفتهای رنگ رنگ ** چون زره بر آب کش نبود درنگ‌‌
  • این سخن چون پوست و معنی مغز دان ** این سخن چون نقش و معنی همچو جان‌‌
  • پوست باشد مغز بد را عیب پوش ** مغز نیکو را ز غیرت غیب پوش‌‌