English    Türkçe    فارسی   

1
1128-1137

  • شب نبد نوری ندیدی رنگها ** پس به ضد نور پیدا شد ترا
  • دیدن نور است آن گه دید رنگ ** وین به ضد نور دانی بی‌‌درنگ‌‌
  • رنج و غم را حق پی آن آفرید ** تا بدین ضد خوش دلی آید پدید 1130
  • پس نهانیها به ضد پیدا شود ** چون که حق را نیست ضد پنهان بود
  • که نظر بر نور بود آن گه به رنگ ** ضد به ضد پیدا بود چون روم و زنگ‌‌
  • پس به ضد نور دانستی تو نور ** ضد ضد را می‌‌نماید در صدور
  • نور حق را نیست ضدی در وجود ** تا به ضد او را توان پیدا نمود
  • لاجرم أبصارنا لا تدرکه ** و هو یدرک بین تو از موسی و که‌‌ 1135
  • صورت از معنی چو شیر از بیشه دان ** یا چو آواز و سخن ز اندیشه دان‌‌
  • این سخن و آواز از اندیشه خاست ** تو ندانی بحر اندیشه کجاست‌‌