English    Türkçe    فارسی   

1
1133-1142

  • پس به ضد نور دانستی تو نور ** ضد ضد را می‌‌نماید در صدور
  • نور حق را نیست ضدی در وجود ** تا به ضد او را توان پیدا نمود
  • لاجرم أبصارنا لا تدرکه ** و هو یدرک بین تو از موسی و که‌‌ 1135
  • صورت از معنی چو شیر از بیشه دان ** یا چو آواز و سخن ز اندیشه دان‌‌
  • این سخن و آواز از اندیشه خاست ** تو ندانی بحر اندیشه کجاست‌‌
  • لیک چون موج سخن دیدی لطیف ** بحر آن دانی که باشد هم شریف‌‌
  • چون ز دانش موج اندیشه بتاخت ** از سخن و آواز او صورت بساخت‌‌
  • از سخن صورت بزاد و باز مرد ** موج خود را باز اندر بحر برد 1140
  • صورت از بی‌‌صورتی آمد برون ** باز شد که إنا إليه راجعون‌‌
  • پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتی است ** مصطفی فرمود دنیا ساعتی است‌‌