English    Türkçe    فارسی   

1
115-124

  • عقل در شرحش چو خر در گل بخفت ** شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت‌‌ 115
  • آفتاب آمد دلیل آفتاب ** گر دلیلت باید از وی رو متاب‌‌
  • از وی ار سایه نشانی می‌‌دهد ** شمس هر دم نور جانی می‌‌دهد
  • سایه خواب آرد ترا همچون سمر ** چون بر آید شمس انشق القمر
  • خود غریبی در جهان چون شمس نیست ** شمس جان باقیی کش امس نیست‌‌
  • شمس در خارج اگر چه هست فرد ** می‌‌توان هم مثل او تصویر کرد 120
  • شمس جان کاو خارج آمد از اثیر ** نبودش در ذهن و در خارج نظیر
  • در تصور ذات او را گنج کو ** تا در آید در تصور مثل او
  • چون حدیث روی شمس الدین رسید ** شمس چارم آسمان سر در کشید
  • واجب آید چون که آمد نام او ** شرح کردن رمزی از انعام او