English    Türkçe    فارسی   

1
1151-1160

  • می‌‌دود بی‌‌دهشت و گستاخ او ** خشمگین و تند و تیز و ترش رو
  • کز شکسته آمدن تهمت بود ** وز دلیری دفع هر ریبت بود
  • چون رسید او پیشتر نزدیک صف ** بانگ بر زد شیرهای ای ناخلف‌‌
  • من که گاوان را ز هم بدریده‌‌ام ** من که گوش پیل نر مالیده‌‌ام‌‌
  • نیم خرگوشی که باشد که چنین ** امر ما را افکند او بر زمین‌‌ 1155
  • ترک خواب غفلت خرگوش کن ** غره‌‌ی این شیر ای خر گوش کن‌‌
  • عذر گفتن خرگوش‌‌
  • گفت خرگوش الامان عذریم هست ** گر دهد عفو خداوندیت دست‌‌
  • گفت چه عذر ای قصور ابلهان ** این زمان آیند در پیش شهان‌‌
  • مرغ بی‌‌وقتی سرت باید برید ** عذر احمق را نمی شاید شنید
  • عذر احمق بدتر از جرمش بود ** عذر نادان زهر هر دانش بود 1160