English    Türkçe    فارسی   

1
1174-1183

  • گفتمش بگذار تا بار دگر ** روی شه بینم برم از تو خبر
  • گفت همره را گرو نه پیش من ** ور نه قربانی تو اندر کیش من‌‌ 1175
  • لابه کردیمش بسی سودی نکرد ** یار من بستد مرا بگذاشت فرد
  • یارم از زفتی دو چندان بد که من ** هم به لطف و هم به خوبی هم به تن‌‌
  • بعد از این ز آن شیر این ره بسته شد ** رشته‌‌ی ایمان ما بگسسته شد
  • از وظیفه بعد از این اومید بر ** حق همی‌‌گویم ترا و الحق مر
  • گر وظیفه بایدت ره پاک کن ** هین بیا و دفع آن بی‌‌باک کن‌‌ 1180
  • جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او
  • گفت بسم الله بیا تا او کجاست ** پیش در شو گر همی‌‌گویی تو راست‌‌
  • تا سزای او و صد چون او دهم ** ور دروغ است این سزای تو دهم‌‌
  • اندر آمد چون قلاووزی به پیش ** تا برد او را به سوی دام خویش‌‌