English    Türkçe    فارسی   

1
1404-1413

  • نوح را گفتند امت کو ثواب ** گفت او ز آن سوی و استغشوا ثیاب‌‌
  • رو و سر در جامه‌‌ها پیچیده‌‌اید ** لا جرم با دیده و نادیده‌‌اید 1405
  • آدمی دید است و باقی پوست است ** دید آن است آن که دید دوست است‌‌
  • چون که دید دوست نبود کور به ** دوست کاو باقی نباشد دور به‌‌
  • چون رسول روم این الفاظ تر ** در سماع آورد شد مشتاق‌‌تر
  • دیده را بر جستن عمر گماشت ** رخت را و اسب را ضایع گذاشت‌‌
  • هر طرف اندر پی آن مرد کار ** می‌‌شدی پرسان او دیوانه‌‌وار 1410
  • کاین چنین مردی بود اندر جهان ** وز جهان مانند جان باشد نهان‌‌
  • جست او را تاش چون بنده بود ** لا جرم جوینده یابنده بود
  • دید اعرابی زنی او را دخیل ** گفت عمر نک به زیر آن نخیل‌‌