English    Türkçe    فارسی   

1
1438-1447

  • هست بسیار اهل حال از صوفیان ** نادر است اهل مقام اندر میان‌‌
  • از منازلهای جانش یاد داد ** وز سفرهای روانش یاد داد
  • وز زمانی کز زمان خالی بده ست ** وز مقام قدس که اجلالی بده ست‌‌ 1440
  • وز هوایی کاندر او سیمرغ روح ** پیش از این دیده ست پرواز و فتوح‌‌
  • هر یکی پروازش از آفاق بیش ** وز امید و نهمت مشتاق بیش‌‌
  • چون عمر اغیار رو را یار یافت ** جان او را طالب اسرار یافت‌‌
  • شیخ کامل بود و طالب مشتهی ** مرد چابک بود و مرکب درگهی‌‌
  • دید آن مرشد که او ارشاد داشت ** تخم پاک اندر زمین پاک کاشت‌‌ 1445
  • سؤال کردن رسول روم از عمر
  • مرد گفتش کای امیر المؤمنین ** جان ز بالا چون در آمد در زمین‌‌
  • مرغ بی‌‌اندازه چون شد در قفص ** گفت حق بر جان فسون خواند و قصص‌‌