English    Türkçe    فارسی   

1
1501-1510

  • بحث عقلی گر در و مرجان بود ** آن دگر باشد که بحث جان بود
  • بحث جان اندر مقامی دیگر است ** باده‌‌ی جان را قوامی دیگر است‌‌
  • آن زمان که بحث عقلی ساز بود ** این عمر با بو الحکم هم راز بود
  • چون عمر از عقل آمد سوی جان ** بو الحکم بو جهل شد در حکم آن‌‌
  • سوی حس و سوی عقل او کامل است ** گر چه خود نسبت به جان او جاهل است‌‌ 1505
  • بحث عقل و حس اثر دان یا سبب ** بحث جانی یا عجب یا بو العجب‌‌
  • ضوء جان آمد نماند ای مستضی ** لازم و ملزوم و نافی مقتضی‌‌
  • ز آن که بینایی که نورش بازغ است ** از دلیل چون عصا بس فارغ است‌‌
  • تفسیر و هو معکم أين ما کنتم
  • بار دیگر ما به قصه آمدیم ** ما از آن قصه برون خود کی شدیم‌‌
  • گر به جهل آییم آن زندان اوست ** ور به علم آییم آن ایوان اوست‌‌ 1510