English    Türkçe    فارسی   

1
1510-1519

  • گر به جهل آییم آن زندان اوست ** ور به علم آییم آن ایوان اوست‌‌ 1510
  • ور به خواب آییم مستان وی‌‌ایم ** ور به بیداری به دستان وی‌‌ایم‌‌
  • ور بگرییم ابر پر زرق وی‌‌ایم ** ور بخندیم آن زمان برق وی‌‌ایم‌‌
  • ور به خشم و جنگ عکس قهر اوست ** ور به صلح و عذر عکس مهر اوست‌‌
  • ما که‌‌ایم اندر جهان پیچ پیچ ** چون الف او خود چه دارد هیچ هیچ‌‌
  • سؤال کردن رسول روم از عمر از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل اجساد
  • گفت یا عمر چه حکمت بود و سر ** حبس آن صافی در این جای کدر 1515
  • آب صافی در گلی پنهان شده ** جان صافی بسته‌‌ی ابدان شده‌‌
  • گفت تو بحثی شگرفی می‌‌کنی ** معنیی را بند حرفی می‌‌کنی‌‌
  • حبس کردی معنی آزاد را ** بند حرفی کرده ای تو یاد را
  • از برای فایده این کرده‌‌ای ** تو که خود از فایده در پرده‌‌ای‌‌