English    Türkçe    فارسی   

1
1585-1594

  • باز می‌‌گردیم ما ای دوستان ** سوی مرغ و تاجر و هندوستان‌‌ 1585
  • مرد بازرگان پذیرفت این پیام ** کاو رساند سوی جنس از وی سلام‌‌
  • دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی‌‌
  • چون که تا اقصای هندوستان رسید ** در بیابان طوطی چندی بدید
  • مرکب استانید پس آواز داد ** آن سلام و آن امانت باز داد
  • طوطیی ز آن طوطیان لرزید بس ** اوفتاد و مرد و بگسستش نفس‌‌
  • شد پشیمان خواجه از گفت خبر ** گفت رفتم در هلاک جانور 1590
  • این مگر خویش است با آن طوطیک ** این مگر دو جسم بود و روح یک‌‌
  • این چرا کردم چرا دادم پیام ** سوختم بی‌‌چاره را زین گفت خام‌‌
  • این زبان چون سنگ و هم آهن‌‌وش است ** و آن چه بجهد از زبان چون آتش است‌‌
  • سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف ** گه ز روی نقل و گاه از روی لاف‌‌