English    Türkçe    فارسی   

1
1653-1662

  • من چرا پیغام خامی از گزاف ** بردم از بی‌‌دانشی و از نشاف‌‌
  • گفت ای خواجه پشیمانی ز چیست ** چیست آن کاین خشم و غم را مقتضی است‌‌
  • گفت گفتم آن شکایتهای تو ** با گروهی طوطیان همتای تو 1655
  • آن یکی طوطی ز دردت بوی برد ** زهره‌‌اش بدرید و لرزید و بمرد
  • من پشیمان گشتم این گفتن چه بود ** لیک چون گفتم پشیمانی چه سود
  • نکته ای کان جست ناگه از زبان ** همچو تیری دان که جست آن از کمان‌‌
  • وانگردد از ره آن تیر ای پسر ** بند باید کرد سیلی را ز سر
  • چون گذشت از سر جهانی را گرفت ** گر جهان ویران کند نبود شگفت‌‌ 1660
  • فعل را در غیب اثرها زادنی است ** و آن موالیدش به حکم خلق نیست‌‌
  • بی‌‌شریکی جمله مخلوق خداست ** آن موالید ار چه نسبتشان به ماست‌‌