English    Türkçe    فارسی   

1
1736-1745

  • جمله شاهان بنده‌‌ی بنده‌‌ی خودند ** جمله خلقان مرده‌‌ی مرده‌‌ی خودند
  • جمله شاهان پست، پست خویش را ** جمله خلقان مست، مست خویش را
  • می‌‌شود صیاد، مرغان را شکار ** تا کند ناگاه ایشان را شکار
  • بی‌‌دلان را دلبران جسته به جان ** جمله معشوقان شکار عاشقان‌‌
  • هر که عاشق دیدی‌‌اش معشوق دان ** کو به نسبت هست هم این و هم آن‌‌ 1740
  • تشنگان گر آب جویند از جهان ** آب جوید هم به عالم تشنگان‌‌
  • چون که عاشق اوست تو خاموش باش ** او چو گوشت می‌‌کشد تو گوش باش‌‌
  • بند کن چون سیل سیلانی کند ** ور نه رسوایی و ویرانی کند
  • من چه غم دارم که ویرانی بود ** زیر ویران گنج سلطانی بود
  • غرق حق خواهد که باشد غرق‌‌تر ** همچو موج بحر جان زیر و زبر 1745