English    Türkçe    فارسی   

1
1763-1772

  • جمله عالم ز آن غیور آمد که حق ** برد در غیرت بر این عالم سبق‌‌
  • او چو جان است و جهان چون کالبد ** کالبد از جان پذیرد نیک و بد
  • هر که محراب نمازش گشت عین ** سوی ایمان رفتنش می‌‌دان تو شین‌‌ 1765
  • هر که شد مر شاه را او جامه‌‌دار ** هست خسران بهر شاهش اتجار
  • هر که با سلطان شود او همنشین ** بر درش بودن بود حیف و غبین‌‌
  • دست‌‌بوسش چون رسید از پادشاه ** گر گزیند بوس پا باشد گناه‌‌
  • گر چه سر بر پا نهادن خدمت است ** پیش آن خدمت خطا و زلت است‌‌
  • شاه را غیرت بود بر هر که او ** بو گزیند بعد از آن که دید رو 1770
  • غیرت حق بر مثل گندم بود ** کاه خرمن غیرت مردم بود
  • اصل غیرتها بدانید از اله ** آن خلقان فرع حق بی‌‌اشتباه‌‌