English    Türkçe    فارسی   

1
1873-1882

  • چون که در بد نامی آمد ریش او ** دیو را ننگ آید از تفتیش او
  • دیو سوی آدمی شد بهر شر ** سوی تو ناید که از دیوی بتر
  • تا تو بودی آدمی دیو از پی‌‌ات ** می‌‌دوید و می‌‌چشانید او می‌‌ات‌‌ 1875
  • چون شدی در خوی دیوی استوار ** می‌‌گریزد از تو دیو نابکار
  • آن که اندر دامنت آویخت او ** چون چنین گشتی ز تو بگریخت او
  • تفسیر ما شاء الله کان‌‌
  • این همه گفتیم لیک اندر بسیچ ** بی‌‌عنایات خدا هیچیم هیچ‌‌
  • بی‌‌عنایات حق و خاصان حق ** گر ملک باشد سیاه استش ورق‌‌
  • ای خدا ای فضل تو حاجت روا ** با تو یاد هیچ کس نبود روا 1880
  • این قدر ارشاد تو بخشیده‌‌ای ** تا بدین بس عیب ما پوشیده‌‌ای‌‌
  • قطره‌‌ای دانش که بخشیدی ز پیش ** متصل گردان به دریاهای خویش‌‌