English    Türkçe    فارسی   

1
1882-1891

  • قطره‌‌ای دانش که بخشیدی ز پیش ** متصل گردان به دریاهای خویش‌‌
  • قطره‌‌ای علم است اندر جان من ** وارهانش از هوا وز خاک تن‌‌
  • پیش از آن کاین خاکها خسفش کنند ** پیش از آن کاین بادها نشفش کنند
  • گر چه چون نشفش کند تو قادری ** کش از ایشان واستانی واخری‌‌ 1885
  • قطره‌‌ای کاو در هوا شد یا که ریخت ** از خزینه‌‌ی قدرت تو کی گریخت‌‌
  • گر در آید در عدم یا صد عدم ** چون بخوانیش او کند از سر قدم‌‌
  • صد هزاران ضد ضد را می‌‌کشد ** بازشان حکم تو بیرون می‌‌کشد
  • از عدمها سوی هستی هر زمان ** هست یا رب کاروان در کاروان‌‌
  • خاصه هر شب جمله افکار و عقول ** نیست گردد غرق در بحر نغول‌‌ 1890
  • باز وقت صبح آن اللهیان ** بر زنند از بحر سر چون ماهیان‌‌