English    Türkçe    فارسی   

1
2047-2056

  • ز آن که با جان شما آن می‌‌کند ** کان بهاران با درختان می‌‌کند
  • لیک بگریزید از سرد خزان ** کان کند کاو کرد با باغ و رزان‌‌
  • راویان این را به ظاهر برده‌‌اند ** هم بر آن صورت قناعت کرده‌‌اند
  • بی‌‌خبر بودند از جان آن گروه ** کوه را دیده ندیده کان بکوه‌‌ 2050
  • آن خزان نزد خدا نفس و هواست ** عقل و جان عین بهار است و بقاست‌‌
  • مر ترا عقل است جزوی در نهان ** کامل العقلی بجو اندر جهان‌‌
  • جزو تو از کل او کلی شود ** عقل کل بر نفس چون غلی شود
  • پس به تاویل این بود کانفاس پاک ** چون بهار است و حیات برگ و تاک‌‌
  • از حدیث اولیا نرم و درشت ** تن مپوشان ز آن که دینت راست پشت‌‌ 2055
  • گرم گوید سرد گوید خوش بگیر ** تا ز گرم و سرد بجهی وز سعیر