English    Türkçe    فارسی   

1
208-217

  • دشمن طاوس آمد پر او ** ای بسی شه را بکشته فر او
  • گفت من آن آهوم کز ناف من ** ریخت این صیاد خون صاف من‌‌
  • ای من آن روباه صحرا کز کمین ** سر بریدندش برای پوستین‌‌ 210
  • ای من آن پیلی که زخم پیل بان ** ریخت خونم از برای استخوان‌‌
  • آن که کشتستم پی مادون من ** می‌‌نداند که نخسبد خون من‌‌
  • بر من است امروز و فردا بر وی است ** خون چون من کس چنین ضایع کی است‌‌
  • گر چه دیوار افکند سایه‌‌ی دراز ** باز گردد سوی او آن سایه باز
  • این جهان کوه است و فعل ما ندا ** سوی ما آید نداها را صدا 215
  • این بگفت و رفت در دم زیر خاک ** آن کنیزک شد ز عشق و رنج پاک‌‌
  • ز انکه عشق مردگان پاینده نیست ** ز انکه مرده سوی ما آینده نیست‌‌