English    Türkçe    فارسی   

1
2143-2152

  • گرنه نامعقول بودی این مزه ** کی بدی حاجت به چندین معجزه‌‌
  • هر چه معقول است عقلش می‌‌خورد ** بی‌‌بیان معجزه بی‌‌جر و مد
  • این طریق بکر نامعقول بین ** در دل هر مقبلی مقبول بین‌‌ 2145
  • همچنان کز بیم آدم دیو و دد ** در جزایر در رمیدند از حسد
  • هم ز بیم معجزات انبیا ** سر کشیده منکران زیر گیا
  • تا به ناموس مسلمانی زی‌‌اند ** در تسلس تا ندانی که کی‌‌اند
  • همچو قلابان بر آن نقد تباه ** نقره می‌‌مالند و نام پادشاه‌‌
  • ظاهر الفاظشان توحید و شرع ** باطن آن همچو در نان تخم صرع‌‌ 2150
  • فلسفی را زهره نی تا دم زند ** دم زند دین حقش بر هم زند
  • دست و پای او جماد و جان او ** هر چه گوید آن دو در فرمان او