English    Türkçe    فارسی   

1
218-227

  • عشق زنده در روان و در بصر ** هر دمی باشد ز غنچه تازه‌‌تر
  • عشق آن زنده گزین کاو باقی است ** کز شراب جان فزایت ساقی است‌‌
  • عشق آن بگزین که جمله انبیا ** یافتند از عشق او کار و کیا 220
  • تو مگو ما را بدان شه بار نیست ** با کریمان کارها دشوار نیست‌‌
  • بیان آن که کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد
  • کشتن آن مرد بر دست حکیم ** نی پی اومید بود و نی ز بیم‌‌
  • او نکشتش از برای طبع شاه ** تا نیامد امر و الهام اله‌‌
  • آن پسر را کش خضر ببرید حلق ** سر آن را درنیابد عام خلق‌‌
  • آن که از حق یابد او وحی و جواب ** هر چه فرماید بود عین صواب‌‌ 225
  • آن که جان بخشد اگر بکشد رواست ** نایب است و دست او دست خداست‌‌
  • همچو اسماعیل پیشش سر بنه ** شاد و خندان پیش تیغش جان بده‌‌