English    Türkçe    فارسی   

1
2299-2308

  • چون ز جزو مرگ نتوانی گریخت ** دان که کلش بر سرت خواهند ریخت‌‌
  • جزو مرگ ار گشت شیرین مر ترا ** دان که شیرین می‌‌کند کل را خدا 2300
  • دردها از مرگ می‌‌آید رسول ** از رسولش رو مگردان ای فضول‌‌
  • هر که شیرین می‌‌زید او تلخ مرد ** هر که او تن را پرستد جان نبرد
  • گوسفندان را ز صحرا می‌‌کشند ** آن که فربه تر مر آن را می‌‌کشند
  • شب گذشت و صبح آمد ای تمر ** چند گیری این فسانه‌‌ی زر ز سر
  • تو جوان بودی و قانع‌‌تر بدی ** زر طلب گشتی خود اول زر بدی‌‌ 2305
  • رز بدی پر میوه چون کاسد شدی ** وقت میوه پختنت فاسد شدی‌‌
  • میوه‌‌ات باید که شیرین‌‌تر شود ** چون رسن تابان نه واپس‌‌تر رود
  • جفت مایی جفت باید هم صفت ** تا بر آید کارها با مصلحت‌‌