English    Türkçe    فارسی   

1
2462-2471

  • رنگ زر قلب ده‌‌تو می‌‌شود ** پیش آتش چون سیه رو می‌‌شود
  • نی که قلب و قالبم در حکم اوست ** لحظه‌‌ای مغزم کند یک لحظه پوست‌‌
  • سبز گردم چون که گوید کشت باش ** زرد گردم چون که گوید زشت باش‌‌
  • لحظه‌‌ای ماهم کند یک دم سیاه ** خود چه باشد غیر این کار اله‌‌ 2465
  • پیش چوگانهای حکم کن فکان ** می‌‌دویم اندر مکان و لامکان‌‌
  • چون که بی‌‌رنگی اسیر رنگ شد ** موسیی با موسیی در جنگ شد
  • چون به بی‌‌رنگی رسی کان داشتی ** موسی و فرعون دارند آشتی‌‌
  • گر ترا آید بر این نکته سؤال ** رنگ کی خالی بود از قیل و قال‌‌
  • این عجب کاین رنگ از بی‌‌رنگ خاست ** رنگ با بی‌‌رنگ چون در جنگ خاست‌‌ 2470
  • چون که روغن را ز آب اسرشته‌‌اند ** آب با روغن چرا ضد گشته‌‌اند