English    Türkçe    فارسی   

1
2477-2486

  • در عمارت هستی و جنگی بود ** نیست را از هستها ننگی بود
  • نی که هست از نیستی فریاد کرد ** بلکه نیست آن هست را واداد کرد
  • تو مگو که من گریزانم ز نیست ** بلکه او از تو گریزان است بیست‌‌
  • ظاهرا می‌‌خواندت او سوی خود ** وز درون می‌‌راندت با چوب رد 2480
  • نعلهای باژگونه ست ای سلیم ** نفرت فرعون می‌‌دان از کلیم‌‌
  • سبب حرمان اشقیا از دو جهان که خسر الدنیا و الآخرة
  • چون حکیمک اعتقادی کرده است ** کاسمان بیضه زمین چون زرده است‌‌
  • گفت سائل چون بماند این خاکدان ** در میان این محیط آسمان‌‌
  • همچو قندیلی معلق در هوا ** نی به اسفل می‌‌رود نی بر علی‌‌
  • آن حکیمش گفت کز جذب سما ** از جهات شش بماند اندر هوا 2485
  • چون ز مغناطیس قبه‌‌ی ریخته ** در میان ماند آهنی آویخته‌‌