English    Türkçe    فارسی   

1
250-259

  • جست از سوی دکان سویی گریخت ** شیشه‌‌های روغن گل را بریخت‌‌ 250
  • از سوی خانه بیامد خواجه‌‌اش ** بر دکان بنشست فارغ خواجه‌‌وش‌‌
  • دید پر روغن دکان و جامه چرب ** بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب‌‌
  • روزکی چندی سخن کوتاه کرد ** مرد بقال از ندامت آه کرد
  • ریش بر می‌‌کند و می‌‌گفت ای دریغ ** کافتاب نعمتم شد زیر میغ‌‌
  • دست من بشکسته بودی آن زمان ** که زدم من بر سر آن خوش زبان‌‌ 255
  • هدیه‌‌ها می‌‌داد هر درویش را ** تا بیابد نطق مرغ خویش را
  • بعد سه روز و سه شب حیران و زار ** بر دکان بنشسته بد نومید وار
  • می‌‌نمود آن مرغ را هر گون شگفت ** تا که باشد کاندر آید او بگفت‌‌
  • جولقیی سر برهنه می‌‌گذشت ** با سر بی‌‌مو چو پشت طاس و طشت‌‌