English    Türkçe    فارسی   

1
2563-2572

  • بر دل تاریک پر زنگارشان ** بر زبان زهر همچون مارشان‌‌
  • بر دم و دندان سگسارانه‌‌شان ** بر دهان و چشم کژدم خانه‌‌شان‌‌
  • بر ستیز و تسخر و افسوسشان ** شکر کن چون کرد حق محبوسشان‌‌ 2565
  • دستشان کژ پایشان کژ چشم کژ ** مهرشان کژ صلح‌‌شان کژ خشم کژ
  • از پی تقلید و معقولات نقل ** پا نهاده بر جمال پیر عقل‌‌
  • پیر خر نی جمله گشته پیر خر ** از ریای چشم و گوش همدگر
  • از بهشت آورد یزدان بردگان ** تا نمایدشان سقر پروردگان‌‌
  • در معنی آن که مرج البحرين يلتقیان بينهما برزخ لا يبغیان
  • اهل نار و خلد را بین هم دکان ** در میانشان برزخ لا یبغیان‌‌ 2570
  • اهل نار و اهل نور آمیخته ** در میانشان کوه قاف انگیخته‌‌
  • همچو در کان خاک و زر کرد اختلاط ** در میانشان صد بیابان و رباط