English    Türkçe    فارسی   

1
2578-2587

  • موجهای صلح بر هم می‌‌زند ** کینه‌‌ها از سینه‌‌ها بر می‌‌کند
  • موجهای جنگ بر شکل دگر ** مهرها را می‌‌کند زیر و زبر
  • مهر تلخان را به شیرین می‌‌کشد ** ز آن که اصل مهرها باشد رشد 2580
  • قهر شیرین را به تلخی می‌‌برد ** تلخ با شیرین کجا اندر خورد
  • تلخ و شیرین زین نظر ناید پدید ** از دریچه‌‌ی عاقبت دانند دید
  • چشم آخر بین تواند دید راست ** چشم آخر بین غرور است و خطاست‌‌
  • ای بسا شیرین که چون شکر بود ** لیک زهر اندر شکر مضمر بود
  • آن که زیرک‌‌تر به بو بشناسدش ** و آن دگر چون بر لب و دندان زدش‌‌ 2585
  • پس لبش ردش کند پیش از گلو ** گر چه نعره می‌‌زند شیطان کلوا
  • و آن دگر را در گلو پیدا کند ** و آن دگر را در بدن رسوا کند