English    Türkçe    فارسی   

1
2763-2772

  • بر سماع راست هر کس چیر نیست ** لقمه‌‌ی هر مرغکی انجیر نیست‌‌
  • خاصه مرغی مرده‌‌ای پوسیده‌‌ای ** پر خیالی اعمیی بی‌‌دیده‌‌ای‌‌
  • نقش ماهی را چه دریا و چه خاک ** رنگ هندو را چه صابون و چه زاک‌‌ 2765
  • نقش اگر غمگین نگاری بر ورق ** او ندارد از غم و شادی سبق‌‌
  • صورتش غمگین و او فارغ از آن ** صورتش خندان و او ز آن بی‌‌نشان‌‌
  • وین غم و شادی که اندر دل خفی است ** پیش آن شادی و غم جز نقش نیست‌‌
  • صورت خندان نقش از بهر تست ** تا از آن صورت شود معنی درست‌‌
  • نقشهایی کاندر این حمامهاست ** از برون جامه کن چون جامهاست‌‌ 2770
  • تا برونی جامه‌‌ها بینی و بس ** جامه بیرون کن در آ ای هم نفس‌‌
  • ز آن که با جامه درون سو راه نیست ** تن ز جان جامه ز تن آگاه نیست‌‌
  • پیش آمدن نقیبان و دربانان خلیفه از بهر اکرام اعرابی و پذیرفتن هدیه‌‌ی او را