English    Türkçe    فارسی   

1
2777-2786

  • گفت وجهم گر مرا وجهی دهید ** بی‌‌وجوهم چون پس پشتم نهید
  • ای که در روتان نشان مهتری ** فرتان خوشتر ز زر جعفری‌‌
  • ای که یک دیدارتان دیدارها ** ای نثار دینتان دینارها
  • ای همه ینظر بنور الله شده ** از بر حق بهر بخشش آمده‌‌ 2780
  • تا زنید آن کیمیاهای نظر ** بر سر مسهای اشخاص بشر
  • من غریبم از بیابان آمدم ** بر امید لطف سلطان آمدم‌‌
  • بوی لطف او بیابانها گرفت ** ذره‌‌های ریگ هم جانها گرفت‌‌
  • تا بدین جا بهر دینار آمدم ** چون رسیدم مست دیدار آمدم‌‌
  • بهر نان شخصی سوی نانوا دوید ** داد جان چون حسن نانوا را بدید 2785
  • بهر فرجه شد یکی تا گلستان ** فرجه‌‌ی او شد جمال باغبان‌‌