English    Türkçe    فارسی   

1
2793-2802

  • پس ز مکتب آن یکی صدری شده ** ماهگانه داده و بدری شده‌‌
  • آمده عباس حرب از بهر کین ** بهر قمع احمد و استیز دین‌‌
  • گشته دین را تا قیامت پشت و رو ** در خلافت او و فرزندان او 2795
  • من بر این در طالب چیز آمدم ** صدر گشتم چون به دهلیز آمدم‌‌
  • آب آوردم به تحفه بهر نان ** بوی نانم برد تا صدر جنان‌‌
  • نان برون راند آدمی را از بهشت ** نان مرا اندر بهشتی در سرشت‌‌
  • رستم از آب و ز نان همچون ملک ** بی‌‌غرض گردم بر این در چون فلک‌‌
  • بی‌‌غرض نبود به گردش در جهان ** غیر جسم و غیر جان عاشقان‌‌ 2800
  • در بیان آن که عاشق دنیا بر مثال عاشق دیواری است که بر او تاب آفتاب زند و جهد و جهاد نکرد تا فهم کند که آن تاب و رونق از دیوار نیست از قرص آفتاب است در آسمان چهارم لاجرم کلی دل بر دیوار نهاد چون پرتو آفتاب به آفتاب پیوست او محروم ماند ابدا و حیل بينهم و بين ما يشتهون
  • عاشقان کل نه این عشاق جزو ** ماند از کل آن که شد مشتاق جزو
  • چون که جزوی عاشق جزوی شود ** زود معشوقش به کل خود رود