English    Türkçe    فارسی   

1
288-297

  • گر چه هر دو بر سر یک بازی‌‌اند ** هر دو با هم مروزی و رازی‌‌اند
  • هر یکی سوی مقام خود رود ** هر یکی بر وفق نام خود رود
  • مومنش خوانند جانش خوش شود ** ور منافق تیز و پر آتش شود 290
  • نام او محبوب از ذات وی است ** نام این مبغوض از آفات وی است‌‌
  • میم و واو و میم و نون تشریف نیست ** لفظ مومن جز پی تعریف نیست‌‌
  • گر منافق خوانی‌‌اش این نام دون ** همچو کژدم می‌‌خلد در اندرون‌‌
  • گرنه این نام اشتقاق دوزخ است ** پس چرا در وی مذاق دوزخ است‌‌
  • زشتی آن نام بد از حرف نیست ** تلخی آن آب بحر از ظرف نیست‌‌ 295
  • حرف ظرف آمد در او معنی چو آب ** بحر معنی عنده أم الکتاب‌‌
  • بحر تلخ و بحر شیرین در جهان ** در میانشان برزخ لا یبغیان‌‌