English    Türkçe    فارسی   

1
2982-2991

  • بر تن و دست و کتفها بی‌‌گزند ** از سر سوزن کبودیها زنند
  • سوی دلاکی بشد قزوینیی ** که کبودم زن بکن شیرینیی‌‌
  • گفت چه صورت زنم ای پهلوان ** گفت بر زن صورت شیر ژیان‌‌
  • طالعم شیر است نقش شیر زن ** جهد کن رنگ کبودی سیر زن‌‌ 2985
  • گفت بر چه موضعت صورت زنم ** گفت بر شانه‌‌گهم زن آن رقم‌‌
  • چون که او سوزن فرو بردن گرفت ** درد آن در شانگه مسکن گرفت‌‌
  • پهلوان در ناله آمد کای سنی ** مر مرا کشتی چه صورت می‌‌زنی‌‌
  • گفت آخر شیر فرمودی مرا ** گفت از چه عضو کردی ابتدا
  • گفت از دمگاه آغازیده‌‌ام ** گفت دم بگذار ای دو دیده‌‌ام‌‌ 2990
  • از دم و دمگاه شیرم دم گرفت ** دمگه او دمگهم محکم گرفت‌‌