English    Türkçe    فارسی   

1
301-310

  • در دهان زنده خاشاکی جهد ** آن گه آرامد که بیرونش نهد
  • در هزاران لقمه یک خاشاک خرد ** چون در آمد حس زنده پی ببرد
  • حس دنیا نردبان این جهان ** حس دینی نردبان آسمان‌‌
  • صحت این حس بجویید از طبیب ** صحت آن حس بخواهید از حبیب‌‌
  • صحت این حس ز معموری تن ** صحت آن حس ز تخریب بدن‌‌ 305
  • راه جان مر جسم را ویران کند ** بعد از آن ویرانی آبادان کند
  • کرد ویران خانه بهر گنج زر ** وز همان گنجش کند معمورتر
  • آب را ببرید و جو را پاک کرد ** بعد از آن در جو روان کرد آب خورد
  • پوست را بشکافت و پیکان را کشید ** پوست تازه بعد از آتش بردمید
  • قلعه ویران کرد و از کافر ستد ** بعد از آن بر ساختش صد برج و سد 310