English    Türkçe    فارسی   

1
3059-3068

  • رفت آن مسکین و سالی در سفر ** در فراق دوست سوزید از شرر
  • پخته گشت آن سوخته پس باز گشت ** باز گرد خانه‌‌ی همباز گشت‌‌ 3060
  • حلقه زد بر در به صد ترس و ادب ** تا بنجهد بی‌‌ادب لفظی ز لب‌‌
  • بانگ زد یارش که بر در کیست آن ** گفت بر درهم تویی ای دلستان‌‌
  • گفت اکنون چون منی ای من در آ ** نیست گنجایی دو من را در سرا
  • نیست سوزن را سر رشته دو تا ** چون که یکتایی درین سوزن در آ
  • رشته را با سوزن آمد ارتباط ** نیست در خور با جمل سم الخیاط 3065
  • کی شود باریک هستی جمل ** جز به مقراض ریاضات و عمل‌‌
  • دست حق باید مر آن را ای فلان ** کاو بود بر هر محالی کن فکان‌‌
  • هر محال از دست او ممکن شود ** هر حرون از بیم او ساکن شود