English    Türkçe    فارسی   

1
3066-3075

  • کی شود باریک هستی جمل ** جز به مقراض ریاضات و عمل‌‌
  • دست حق باید مر آن را ای فلان ** کاو بود بر هر محالی کن فکان‌‌
  • هر محال از دست او ممکن شود ** هر حرون از بیم او ساکن شود
  • اکمه و ابرص چه باشد مرده نیز ** زنده گردد از فسون آن عزیز
  • و آن عدم کز مرده مرده‌‌تر بود ** در کف ایجاد او مضطر بود 3070
  • کل يوم هو فی شأن بخوان ** مر و را بی‌‌کار و بی‌‌فعلی مدان‌‌
  • کمترین کاریش هر روز است آن ** کاو سه لشکر را کند این سو روان‌‌
  • لشکری ز اصلاب سوی امهات ** بهر آن تا در رحم روید نبات‌‌
  • لشکری ز ارحام سوی خاکدان ** تا ز نر و ماده پر گردد جهان‌‌
  • لشکری از خاک ز آن سوی اجل ** تا ببیند هر کسی حسن عمل‌‌ 3075