English    Türkçe    فارسی   

1
3135-3144

  • کاشکی آن زخم بر تن آمدی ** تا بدی کایمان و دل سالم بدی‌‌ 3135
  • قوتم بگسست چون اینجا رسید ** چون توانم کرد این سر را پدید
  • همچو آن روبه کم اشکم کنید ** پیش او روباه بازی کم کنید
  • جمله ما و من به پیش او نهید ** ملک ملک اوست ملک او را دهید
  • چون فقیر آیید اندر راه راست ** شیر و صید شیر خود آن شماست‌‌
  • ز آنکه او پاک است و سبحان وصف اوست ** بی‌‌نیاز است او ز نغز و مغز و پوست‌‌ 3140
  • هر شکار و هر کراماتی که هست ** از برای بندگان آن شه است‌‌
  • نیست شه را طمع بهر خلق ساخت ** این همه دولت خنک آن کاو شناخت‌‌
  • آن که دولت آفرید و دو سرا ** ملک دولتها چه کار آید و را
  • پیش سبحان بس نگه دارید دل ** تا نگردید از گمان بد خجل‌‌