English    Türkçe    فارسی   

1
315-324

  • روی هر یک می‌‌نگر می‌‌دار پاس ** بو که گردی تو ز خدمت رو شناس‌‌ 315
  • چون بسی ابلیس آدم روی هست ** پس به هر دستی نشاید داد دست‌‌
  • ز انکه صیاد آورد بانگ صفیر ** تا فریبد مرغ را آن مرغ گیر
  • بشنود آن مرغ بانگ جنس خویش ** از هوا آید بیابد دام و نیش‌‌
  • حرف درویشان بدزدد مرد دون ** تا بخواند بر سلیمی ز ان فسون‌‌
  • کار مردان روشنی و گرمی است ** کار دونان حیله و بی‌‌شرمی است‌‌ 320
  • شیر پشمین از برای کد کنند ** بو مسیلم را لقب احمد کنند
  • بو مسیلم را لقب کذاب ماند ** مر محمد را اولو الالباب ماند
  • آن شراب حق ختامش مشک ناب ** باده را ختمش بود گند و عذاب‌‌
  • داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌‌کشت از بهر تعصب
  • بود شاهی در جهودان ظلم ساز ** دشمن عیسی و نصرانی گداز