English    Türkçe    فارسی   

1
3308-3317

  • این نشان خسف و قذف و صاعقه ** شد بیان عز نفس ناطقه‌‌
  • جمله حیوان را پی انسان بکش ** جمله انسان را بکش از بهر هش‌‌
  • هش چه باشد عقل کل هوشمند ** هوش جزوی هش بود اما نژند 3310
  • جمله حیوانات وحشی ز آدمی ** باشد از حیوان انسی در کمی‌‌
  • خون آنها خلق را باشد سبیل ** ز انکه وحشی‌‌اند از عقل جلیل‌‌
  • عزت وحشی بدین افتاد پست ** که مر انسان را مخالف آمده ست‌‌
  • پس چه عزت باشدت ای نادره ** چون شدی تو حمر مستنفرة
  • خر نشاید کشت از بهر صلاح ** چون شود وحشی شود خونش مباح‌‌ 3315
  • گر چه خر را دانش زاجر نبود ** هیچ معذورش نمی‌‌دارد ودود
  • پس چو وحشی شد از آن دم آدمی ** کی بود معذور ای یار سمی‌‌