English    Türkçe    فارسی   

1
3449-3458

  • علم کان نبود ز هو بی‌‌واسطه ** آن نپاید همچو رنگ ماشطه‌‌
  • لیک چون این بار را نیکو کشی ** بار بر گیرند و بخشندت خوشی‌‌ 3450
  • هین مکش بهر هوا آن بار علم ** تا ببینی در درون انبار علم‌‌
  • تا که بر رهوار علم آیی سوار ** بعد از آن افتد ترا از دوش بار
  • از هواها کی رهی بی‌‌جام هو ** ای ز هو قانع شده با نام هو
  • از صفت و ز نام چه زاید خیال ** و آن خیالش هست دلال وصال‌‌
  • دیده‌‌ای دلال بی‌‌مدلول هیچ ** تا نباشد جاده نبود غول هیچ‌‌ 3455
  • هیچ نامی بی‌‌حقیقت دیده‌‌ای ** یا ز گاف و لام گل گل چیده‌‌ای‌‌
  • اسم خواندی رو مسمی را بجو ** مه به بالا دان نه اندر آب جو
  • گر ز نام و حرف خواهی بگذری ** پاک کن خود را ز خود هین یک سری‌‌