English    Türkçe    فارسی   

1
3560-3569

  • چار جوی جنت اندر حکم ماست ** این نه زور ما ز فرمان خداست‌‌ 3560
  • هر کجا خواهیم داریمش روان ** همچو سحر اندر مراد ساحران‌‌
  • همچو این دو چشمه‌‌ی چشم روان ** هست در حکم دل و فرمان جان‌‌
  • گر بخواهد رفت سوی زهر و مار ** ور بخواهد رفت سوی اعتبار
  • گر بخواهد سوی محسوسات رفت ** ور بخواهد سوی ملبوسات رفت‌‌
  • گر بخواهد سوی کلیات راند ** ور بخواهد حبس جزویات ماند 3565
  • همچنین هر پنج حس چون نایزه ** بر مراد و امر دل شد جایزه‌‌
  • هر طرف که دل اشارت کردشان ** می‌‌رود هر پنج حس دامن کشان‌‌
  • دست و پا در امر دل اندر ملا ** همچو اندر دست موسی آن عصا
  • دل بخواهد پا در آید زو به رقص ** یا گریزد سوی افزونی ز نقص‌‌