English    Türkçe    فارسی   

1
3590-3599

  • گفت لقمان سیدا پیش خدا ** بنده‌‌ی خاین نباشد مرتضا 3590
  • امتحان کن جمله‌‌مان را ای کریم ** سیرمان در ده تو از آب حمیم‌‌
  • بعد از آن ما را به صحرایی کلان ** تو سواره ما پیاده می‌‌دوان‌‌
  • آن گهان بنگر تو بد کردار را ** صنعهای کاشف الاسرار را
  • گشت ساقی خواجه از آب حمیم ** مر غلامان را و خوردند آن ز بیم‌‌
  • بعد از آن می‌‌راندشان در دشتها ** می‌‌دویدندی میان کشتها 3595
  • قی در افتادند ایشان از عنا ** آب می‌‌آورد ز یشان میوه‌‌ها
  • چون که لقمان را در آمد قی ز ناف ** می‌‌برآمد از درونش آب صاف‌‌
  • حکمت لقمان چو داند این نمود ** پس چه باشد حکمت رب الوجود
  • يوم تبلی، السرائر کلها ** بان منکم کامن لا یشتهی‌‌