English    Türkçe    فارسی   

1
3623-3632

  • آمدند از بهر نظاره رجال ** در میانشان آن که بد صاحب خیال‌‌
  • چون در انگشتش بدید انگشتری ** رفت اندیشه و تحری یک سری‌‌
  • وهم آن گاه است کان پوشیده است ** این تحری از پی نادیده است‌‌ 3625
  • شد خیال غایب اندر سینه زفت ** چون که حاضر شد خیال او برفت‌‌
  • گر سمای نور بی‌‌باریده نیست ** هم زمین تار بی‌‌بالیده نیست‌‌
  • يؤمنون بالغيب می‌‌باید مرا ** ز آن ببستم روزن فانی سرا
  • چون شکافم آسمان را در ظهور ** چون بگویم هل تری فیها فطور
  • تا در این ظلمت تحری گسترند ** هر کسی رو جانبی می‌‌آورند 3630
  • مدتی معکوس باشد کارها ** شحنه را دزد آورد بر دارها
  • تا که بس سلطان و عالی همتی ** بنده‌‌ی بنده‌‌ی خود آید مدتی‌‌