English    Türkçe    فارسی   

1
3632-3641

  • تا که بس سلطان و عالی همتی ** بنده‌‌ی بنده‌‌ی خود آید مدتی‌‌
  • بندگی در غیب آید خوب و گش ** حفظ غیب آید در استعباد خوش‌‌
  • کو که مدح شاه گوید پیش او ** تا که در غیبت بود او شرم رو
  • قلعه داری کز کنار مملکت ** دور از سلطان و سایه‌‌ی سلطنت‌‌ 3635
  • پاس دارد قلعه را از دشمنان ** قلعه نفروشد به مال بی‌‌کران‌‌
  • غایب از شه در کنار ثغرها ** همچو حاضر او نگه دارد وفا
  • پیش شه او به بود از دیگران ** که به خدمت حاضرند و جان فشان‌‌
  • پس به غیبت نیم ذره‌‌ی حفظ کار ** به که اندر حاضری ز آن صد هزار
  • طاعت و ایمان کنون محمود شد ** بعد مرگ اندر عیان مردود شد 3640
  • چون که غیب و غایب و رو پوش به ** پس لبان بر بند لب خاموش به‌‌