English    Türkçe    فارسی   

1
3663-3672

  • همچو شهد و سرکه در هم بافتم ** تا سوی رنج جگر ره یافتم‌‌
  • چون ز علت وارهیدی ای رهین ** سرکه را بگذار و می‌‌خور انگبین‌‌
  • تخت دل معمور شد پاک از هوا ** بین که الرحمن علی العرش استوی‌‌ 3665
  • حکم بر دل بعد از این بی‌‌واسطه ** حق کند چون یافت دل این رابطه‌‌
  • این سخن پایان ندارد زید کو ** تا دهم پندش که رسوایی مجو
  • رجوع به حکایت زید
  • زید را اکنون نیابی کاو گریخت ** جست از صف نعال و نعل ریخت‌‌
  • تو که باشی زید هم خود را نیافت ** همچو اختر که بر او خورشید تافت‌‌
  • نی از او نقشی بیابی نی نشان ** نی کهی یابی نه راه کهکشان‌‌ 3670
  • شد حواس و نطق با پایان ما ** محو نور دانش سلطان ما
  • حسها و عقلهاشان در درون ** موج در موج لدينا محضرون‌‌