English    Türkçe    فارسی   

1
3707-3716

  • آتشی افتاد در عهد عمر ** همچو چوب خشک می‌‌خورد او حجر
  • در فتاد اندر بنا و خانه‌‌ها ** تا زد اندر پر مرغ و لانه‌‌ها
  • نیم شهر از شعله‌‌ها آتش گرفت ** آب می‌‌ترسید از آن و می‌‌شگفت‌‌
  • مشکهای آب و سرکه می‌‌زدند ** بر سر آتش کسان هوشمند 3710
  • آتش از استیزه افزون می‌‌شدی ** می‌‌رسید او را مدد از بی‌‌حدی‌‌
  • خلق آمد جانب عمر شتاب ** کاتش ما می‌‌نمیرد هیچ از آب‌‌
  • گفت آن آتش ز آیات خداست ** شعله‌‌ای از آتش بخل شماست‌‌
  • آب بگذارید و نان قسمت کنید ** بخل بگذارید اگر آل منید
  • خلق گفتندش که در بگشوده‌‌ایم ** ما سخی و اهل فتوت بوده‌‌ایم‌‌ 3715
  • گفت نان در رسم و عادت داده‌‌اید ** دست از بهر خدا نگشاده‌‌اید