English    Türkçe    فارسی   

1
382-391

  • گر نه موشی دزد در انبار ماست ** گندم اعمال چل ساله کجاست‌‌
  • ریزه ریزه صدق هر روزه چرا ** جمع می‌‌ناید در این انبار ما
  • بس ستاره‌‌ی آتش از آهن جهید ** و ان دل سوزیده پذرفت و کشید
  • لیک در ظلمت یکی دزدی نهان ** می‌‌نهد انگشت بر استارگان‌‌ 385
  • می‌‌کشد استارگان را یک به یک ** تا که نفروزد چراغی از فلک‌‌
  • گر هزاران دام باشد در قدم ** چون تو با مایی نباشد هیچ غم‌‌
  • هر شبی از دام تن ارواح را ** می‌‌رهانی می‌‌کنی الواح را
  • می‌‌رهند ارواح هر شب زین قفس ** فارغان، نه حاکم و محکوم کس‌‌
  • شب ز زندان بی‌‌خبر زندانیان ** شب ز دولت بی‌‌خبر سلطانیان‌‌ 390
  • نه غم و اندیشه‌‌ی سود و زیان ** نه خیال این فلان و آن فلان‌‌